هوراااااااااااااااااا مامان جون اومد..........
عزیزم مامان جون اینا با شادی وسلامتی امروز ظهر ساعت سه اومدن البته چون پروازشون تاخیر داشت کمی دیر رسیدن . من تاسر کوچه رسیدم داشتم ماشین رو پارک میکردم که دیدم از تاکسی یه دختر خوشگل پیاده شد تا دقت کردم دیدم هلیای شیطون خودمونه.......... تدارک ناهار رو هم من دیده بودم البته خاله نفیسه هم همینطور وبه نوعی خاله لیلا........به اصطلاح یه ناهار گروهی بود عزیزم به زودی عکس سوغاتیهای قشنگتو میذارم .....البته اگه فرصت نکنم سعی میکنم درکنار پست بعدیت عکسهارو به یادگار داشته باشی ............ بوووووووووووووووووووس عزیزکم. اینم سوغاتی دخترم....... ...
نویسنده :
مامانی
18:20